ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بههههههلهههههه بالاخره بعد دو ماه وصال حاصل شد و ما هم خانواده عزیزمان را دیدیم ..... *____*
...
مثل همیشه خواهر جان با کن فیکون کردن اتاق غافل گیرم کرد :/
همیشه وقتی نیستم و برمیگردم لباسام و کشته و زخمی دادن
.. همیشه خودم باید بیام جمع و جورشون کنم ... همییییشهههههه ...
بچه اصن نمیشه بهش چیزی گفت ، طلبکار هم میشه -_- فقط سرم و میندازم پایین مث بچه آدم همشونو میگذارم سرجاش ... واسه گشته ها و زخمی ها.هم همیشه یه جوابی توجیهی داره .. اما خب چکارش کنم ؟ مگه یدونه بیشتر خواهر دارم ؟؟ دیوانه اش هستم و دیگر کاریش هم نمیشه کرد ... بیماری لاعلاج
...
مثل قحطی زده ها از وقتی اومدم ی ریز خوردم ... این حجم خوردنی بعد از دو ماه غافل گیرم کرده ^_^ دل درد گرفتم از بس خوردم -_-
ولی بازم روم کم نمیشد .... واقعا چرا ؟؟ یکی منو بگیره واقعا -_-
بچه های کلاس میگن چخبر خوش میگذره ؟ میگم از بس خوردم دل درد گرفتم میگن ... خودتو وزن کن ببینیم قبل خونه رفتن و بعد خونه رفتن چقد فرق میکنی
لباسات کلی کشته و زخمی دادن؟
من آبجی ندارم ولی خاله کوچیکه ام که میاد لباسام همه مفقود الاثر میشن
آره والا ... بعضی هاشون نمیدونم اصن به این روز افتادن ... خیلی هاشون و نپوشیده به باد میرن
البته نتیجه اینجوریه که یا ی قسمتش پاره میشه ، تا یقه اش گشاد میشه یا استینش ... یا دکمه اش میپره و دور انداخته میشه بعدم دگ اون لباس واقعی برام نمیمونه یا بلای های مختلف دگ سرشون میاد
...

-_____-
خواهرم جوری لباس هارو تغییر و به مدل های مختلف درشون میاره که خودم باورم نمیشه
ما کلا همیشه فشن شو داریم تو خونه مون
اسمت چ خوبه من و یاد کتاب دوست داشتنیه من منم ؛ پارک انیمه میندازه :)
-آخ آخ این خوردنه چقد آشناست، وقتی ب خونه میرسیم انگار از قحطی اومدیم بیرون :)))
-حالا عوضش من هر وقت میرفتم خونه اتاقم تمیز و مرتب بود، وقتی من نبودم مامانم اتاقمو جابجا میکرد بعد من میرسیدم خونه دوباره میترکوندمش!
دگ خیلی وقته مامانم کاری ب تمیزی اتاق ما نداره
بنده خدا خسته شد :/ من خونه باشم نمیذارم خواهر کثیف کاری کنه یا میگم زود مرتب کنه ولی واای از روز هایی که من نباشم 