خب امروز نشستم کد درسایی که باید وردارم رو نوشتم ، شنبه انتخاب واحده و امیدوارم همچی اوکی باشه!
فقط موندم طرح۲ که یک درس ۵ واحدی هست رو با استاد "عین" وردارم یا نه!
راستش من از خود برتر بینیش خیلی ناراضیم و اینکه هر کاری برای دانشجو میکنه منت سرش میزاره! کلا من یکم سخت از یکی خوشم میاد، این هم خوبه و هم بد!!! عیبش اینه که شاید احساسی تصمیم بگیرم!!! به هرحال هنوز راضی نشدم در صورت اختیاری بودن بشینم کلاسش، کلا میگن توی طرح واقعا استاد خیلی خوبی هست و سخت گیری های خاص خودش رو داره!
از طرف دگ من از این حرکتاش خوشم نمیاد و قراره حرص بخورم، و اینکه ممکنه سرآخر به حقمون نرسیم :))
و نکته بعدی اینهکه اسم استاد گروه ۲ تو سایت نوشته نشده و یکم ریسکه چشم بسته انتخابش کنم!!
خلاصه یکم فکرم مشغولشه، فردا باید با آران مشورت کنم :)
...
اوه اوه از عروسی دیروز بگم ، خیلی راحت میتونم بگم یکی از بهترین تانگو های زنده ام رو دیدم، خیلی با احساس و زیبا رقصیدن :)))
بعدم با آهنگ "کی بهتر از تو" عارف رقصیدن که من دگ رفتم رو ابرا ، چون یکی از آهنگ های مورد علاقه منه، و موقع پخشش منو و خواهری هم بلند میخوندیمش :)))) با این آهنگ هم خیلی خوب رقصیدن و من واقعا لذت بردم، عروس خودش یک پا رقاص بود بابا
و یک چیز دگ آرامش مادر عروس و داماد بود :) خیلی ریلکس و آروم بودن به آدم آرامش منتقل میشد تا تلاطم و شلوغی و استرس :)))))))
خلاصه دوست داشتم مراسم رو *___*
فقط شام منه گیاهخوار رو در نظر نگرفته بودن و کلا تو فاز گوشت و امثالهم بودن، منم به چند قاشق برنج افاقه کردم و مجبوری یکمم ماست خوردم!!
...
امروز نهار لوبیاپلو با سویا پختم، دگ تو خوابگاه انقد لوبیاپلو درست کردم الان یک پا لوبیاپلو پزشدم خیلی خوب بود و تا ته تهش خورده شد ، حتی یکدونه برنج هم باقی نموند :) این دومین باره که چنین استقبالی از لوبیاپلوم میشه
!
مرسی که هسدم
...
دلم میخواد برم یکسری از عکسای گالریم رو ظاهر کنم، آخه من از اوناییم که از عکسهای چاپ شده لذت بیشتری میبرم :)) فعلا نصف یک دیوار و عکس چسبوندم و یک نصف دگاش مونده بنظرم اگه کلش عکسآلود باشه جذابتره!
فعلا همینا