یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

بعد مدت ها یک کنکوری مینوسم ><

خب دگ نتایج مرحله اول کنکور اومد  و بسیار خوب عمل کرده بودم :))))


ما کنکورمون ۲ مرحله است. برا مرحله دو تمرین زیاد نکردم ...

حالا اونش به کنار :)))


...

احساس اینکه به درد خاصی نمیخورم اومده سراغم دوباره ...

دو سال پیش این حس رو داشتم و با گیاهخواری یکم آروم شدم و بعدش خیلی اتفاقی کار پیدا کردم و این حس مرتفع شد تا حدودی


الان بعد اینکه بیشتر از ۶ ماه از استعفام میگذره بازم دلم کار میخواد و سر شلوغی! اما میدونم اون جا و اون کار قبلیم حالم و خوب نمیکنه! برام کمه.. دلم یک چیزی میخواد حس ارزشمندی رو بهم القا کنه 

سرم شلوغ باشه.. پول درآرم ازش.. مفید باشم برا خودم و جامعه ام... 

اونجا پول داشت ولی نه به اندازه ای که وقت میگذاشتم.. از طرفی کارش حس میکنم در شان من نبود تو یک جاهایی!!! 

نمیدونم چکار کنم؟؟ با چی این حسم رو پاسخ بدم؟؟ 


'یک کاری که در شان من باشه ینی حس خوب بهم بده ... الکی اسمش مدیریت نباشه ولی رئیس یکی دگ باشه..

پولش خوب باشه.. اهداف سالمی داشته باشه!! '


کار سختیه...

عکس فعالیت های موسسه ای که توش کار میکردم که میبینم بازم دلم میخواد کار کنم... میدونم اونجا یک مدلیه که خودم تصمیم گرفتم بیام بیرون... اما گاها بازم میخوام برم و سرم گرم باشه!