یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

پایان نامه کارشناسی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

۹ شهریور ۹۸

وای خیلی حس خوبیه که هوا سرد باشه! بعد مدت‌ها حالا تو منتظر چیزی باشی!! پایان نامه رو ینی فرستاده باشی استاد چک کنه فعلا کاری برای انجام نداشته باشی!! توی خونه تنها باشی.. 

به دوش گرفتن فکر کنی به لذت اینکه هوا سرده به اینکه بعد مدت ها این هوای سرد و به دست آوردی و تجربه میکنی :)))

من آدم گرما و موندن تو گرما نیستم، به هیچ وجه! اما سرما خوشحالم میکنه و بهم انرژی میره :))))))


میدونم فهرست بندی و منابع نوشتن پایان نامه مونده اما دلم خوشه اصلی ها تموم شد و اگر استاد اوکی بده کار زیادی ندارم باهاش :)) 

وای خدایا مرسی که هوا رو سرد کردی! دیشب اینجا به شدت بارید!! مرسی که میباره!!! و سرده!! کاش همیشه سرد باشه


برم لباسام و بندازم تو ماشین و یک دوش ریزی بگیرم :)) بعد ما خواهر چیپس فلفلی و ماست موسیر قرار بزنیم 

#خجسته

۳ شهریور ۹۸

خب الان ۵ صبحه و من چند دقیقه پیش ۳ فصل اول پایان نامه ام رو برای استادم ارسال کردم!!!! 

فکر کردم نتش خاموشه اما دو تیک خورد براش :// 

بسیار گرخیدم گفتم الان میگه این دختره چقدر بی فکره!!! ساعت ۵ صبح برا استادش چیز میفرسته! اهمیت نمیدم و بیخیالم الان :))

دو فصل مهم دگ مونده!!  که ایشا الله اونم از فردا بنویسم!!


...

امشب شب خوبی بود :) رفتم با مامانم اینا حرف زدم :)) بابا اول زیر بار نمیرفت و جبهه گرفت اما به هر طریقی بود مجابش کردم.. مامانمم کاملا موافق من بود خدا روشکر! !

خوشحالم :))

تا ببینیم بعدش چی میشه :))

...

برم بخوابم که دگ لنگ ظهر قراره بیدار شم :))