یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

اندر احوالات زندگی با یک جفت پدر و مادر نادان

فکر میکنم با نمونه بارز یه پدر و مادر نادان دارم تو یه خونه زندگی میکنم :))

پر از عقده و بغض قورت داده شده ... پر از خشم پر از حرفی که ن میتونن بهم بزنن، عدم توانایی در گفت و گوی کوفتی:))

متاسفم براشون :)

امیدوارم من مادر نادانی نشم در آینده :)

+ والله مجبور نیستین وقتی خودتون با خودتون درگیرین ۴ نفر دیگه رم گرفتار نادانی خودتون کنین :) البته من همیشه فکر میکنم خودم و نجات میدم از اینجا :)

جالبه بهشت و جهنم و کوفت زهرمارم تقسیم بندی کردن براشون  

از دستشون عصبانی هستم .. اما بیشتر تمرکزم رو راه حله برای خودمه.. بنظرم این خیلی خوبه  .. 


دگ خلاصه اینم از امشب :)

...

امروز مقاله ای که قراره سه شنبه با استاد در موردش صحبت کنیم و خوندم :) دوستمم اگر سرعتش و ببره بالا و یه سری اطلاعات بهم بده یه سری کار دگ میخوام بکنم که پرونده طرحم ببندم :)



دگ همین 

نظرات 1 + ارسال نظر
پاندا پنج‌شنبه 8 آبان 1399 ساعت 10:05 http://Panda-days.blogsky.com

خوبه که به جای درگیری دنبال راه حلی

اوهوم مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد