یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

دختران طلا دوست

برام جالبن دخترایی که تا نزدیکای آرنج طلا دارن !!

طلا دوست دارم! تازه انگشتر طلام میندازن تو عروسیا...

یا آرزوی سرویس چند ملیونی سر عقد یا عروسی دارن :))

حتی یک دوست کوردم گوشوار بسیار گنده و آویزونی داره که تو مجالس عروسیشون با علاقه خاصی گوشش میکنه :))

یا جلیقه سکه دوزی شده داره ^____^


من اما خوشم که نمیاد هیچ به طلا فقط به عنوان یک سرمایه ضعیف و نیمه مطمئن نگاه میکنم!

دختره که الان تو ایستگاه بغل دست من نشسته ۳ تا النگو از اون پهن ها و سه تا از اون نازکا داره *_* جالبه نه؟؟؟ 

راستش اولش که چشمم بهش خورد جا خوردم -_- 


من اما اصلا النگو فلان و انگشتر بهمان و سرویس چند میلیونی نمیخوام و برامم مهم نیست طرفم تواناییش رو داره از اینا برام بخره یا نه، من یکی میخوام بتونه بال های پروازم رو جاه طلب‌تر کنه، بال های من نیازی به طلا و امثالهم ندارن ( با خودخواهی کامل ) >< 

این توانایی تو ذهن آدماس نه مال و ثروتشون :))


به تفاوت بال ها و علایقشون توجه کنید نه درستی یا غلطی علایقشون 


حااااالم خوبهههه ، شب دوباره میام میگم چه کردیم ^_^




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد