یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

360-

داریم نقشه تولید میکنیم، به ثنا میگم برو پیش بچه‌ها رنگ نقشه ها رو اوکی کن بیا، میگه شیدا خودت که میدونی انتخاب رنگ کار خودته، ما هرچی هم بزنیم میای میگی این نه -_- پس از اول خودت برو سر وقتش -___- 

من: پوکر :/// 


...

یکی از هم‌کلاسی‌ها : بچه های کاراری طرحتون رو تموم کردین؟؟

ثنا: اره فقط یک کوچولو مونده.

هم کلاسی : عووووووو، چه مهندسای آن‌تایمیییی

من: ما همیشه زود تموم میکنیم ولی تا آخرشب همش میگیم بزار اینجاشو اینجوری کنیم ، اونجاشو انجوری -_- 

هم‌کلاسی: میدونم دگ حساسیت های شیدا ست اینا

من: نههعععععع 

هم‌کلاسی: نه میدونم دگ همگروه شدم باهات دگ 

همه: 

من: پوکر :////


...

به شدت این قضایا و اتفاقات مشابه‌اش رو تکذیب میکنم 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد