به خودم قول دادم آخر هفته ها تفریح کنم، حتی شده برای چند ساعت ولی اون ساعتارو به ساز دلم برقصم، عوضش طول هفته رو نه :))ینی تمرکزم روی درس و مشق باشه
گویا فقط ۱۰۴ روز تا کنکور مونده :/
الان توی یک کافه نشستم، خیلی شلوغه و پر پسر.. به طرز عجیبی چند تا اکیپ پسر نشستن!
اومدم و از شانس عزیزم میز کنار پنجره خالی شد و به گارسن گفتم میشه اون میز و خالی کنید من بشینم اونجا؟! گفت چشم و بعد تا دوباره به میز نگاه کردم دیدم یک دختره اومد نشست ://
بعد یارو رفت با دختره حرف زد و بعد چند دقیقه دختره اومد به من گفت من نمیدونستم اونجا رو رزرو کردید بفرمایید اونجا :////
رزرررو! !!! ؟؟؟ رزرو کدومه خواهر من.. دفعه اولمه، اومدم اینجا رو تست کنم
حالا پنجره رو به خیابونه.. جای خاصی نیست :)
دختره گاها چپ چپ نگام میکنه ببینه از پنجره چه استفاده ای میکنم...
عع راستییی :) هانی بال نرفتم اومدم اینجا