یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

دغدغه یک کنکوری! 3

امروز حالم خوب بود...

چشمهام صب  باد کرده بود گفتم الان بابام میگه چی شده!عمیقا الهی بمیرم برا خودم که زود حالی به حال شدم! 

احتمالا دارم پریود میشم که خب بی تاثیر نیست! 



...

امشب اومدیم خونه مامان بزرگ :)

با خواهری و مامان :)

مامان بزرگ و خاله ام و دیدم:))) 


درسته رگه‌های درونگراییم قویه ولی با دیدن فک و فامیل نزدیکم خوشحال میشم :)

...


فردا باید کلی کار انجام بدم :))

چه خوب که تعطیله...

یادم افتاد به وقتی که کار میکردم و وقتی تعطیل رسمی داشتیم خوشحال میشدم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد