یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

عاغا چشاتون روز بد نبینه

پا شدم  اومدم خوابگاه، رسیدم اتاق دیدم اتاق نیس! سرد خونه‌اس 


بقدری سرد که پاهام و زمین نمیتونستم بذارم -_-

کل تعطیلات شوفاژ ها خاموش بوده بعد این همه وقت اومدیم همه جا یخ زده بود. حتی روغن مایعم تو کمد یه بخش هاییش به جامد تبدیل شده بود :) :/ 


من سریع شوفاژ ها رو روشن کردم ولی نصفه و نیمه روشن شدن، معلوم بود نیاز به هواگیری دارن... چند دیقه بعد مسئولای تاسیسات اومدن یکی یکی شوفاژ ها رو هواگیری کردن ولی دما شوفاژ ها فکر کنم خیلی پایینه! من که یک کاپشن پوشیدم و دو تا جواب و زیر پتوام :))))


۲ قسمت از سریال پزشک دهکده رو دیدم :)) چسبید :))

کنکورم فعلا تعطیل کردم و کاری باهاش ندارم :))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد