یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

۲۴ مرداد ۹۸

دارم روزهای جدید و مشغله های جدیدی رو باهاشون روبرو میشم...


راستش الان مث دوران کنکور به خودم سخت نمیگیرم :)

پایان نامه دارم و تقریبا کاری براش نکردم 

نمیخوامم زیاد فشاری کار کنم..

همزمان درگیر مشکلات خانوادگیمون که اشکم رو درآورده و حال روحیم و خراب میکنه هستم ... 

میدونم همش میگذره ... 


میخوام وقت روانشناس بگیرم برم صحبت کنم باهاش ... 

میدونم از مهر ما دانشجوی ارشد خواهم بود و امیدوارم با یک آرامشی این مقطع رو شروع کنم...


هیچوقت آنقدر دغدغه مهم نداشتم... 

این ینی زندگی جدی تر داره میشه...


...

همچنان خلا کار نکردن اذیتم میکنه... 



...

دیشب با دوستم حرف زدم... حسابی خالی شدیم و برای دردهای هم غصه خوردیم ...

بهش گفتم توم نباید توی اون وضعیت بمونی..

همون مشاوری ک باهاش کار میکردم و بهش معرفی کردم که بره باهاش صحبت کنه :) من خودم آخرین گزینه ام اون مشاوره چون همه همکارام اون موسسه هستند و دوست ندارم اونها مطلع باشند... تصمیمم اینه آخرین گزینه ام اونجا باشه! 


به هر حال صحبت با کسی که حرفت رو درک میکنه حس خوبی هست :))

و خب این برهه خیلی سخت هم یک بخشی از زندگی و مسیر رشد منه!!!


....

امروز یک پادکست گوش دادم از [بی پلاس ] تحت عنوان: کار عمیق؛ پادکست خوبی بود ... خوب بود :))

چند روز پیش هم یک پادکست در مورد گیاه‌خواری گوش دادم که اونم تا حدود خیلی زیادی درست بود و فقط بخش آمار و ارقام و نفهمیدم دقیق که چی میگه :))

پادکست پدیده جدیدی هست که باهاش آشنا شوم و دوسش دارم... وقتی گوش میدم حس میکنم اون تایمم مفید گذشته و خیلی حس خوبیه :)))))


...

امروز با دوستای دبیرستانم بیرون قرار داریم هفته بعدم یک قرار دگ دارم :)

باید روحیه ام اوکی نگر دارم که تصمیمات درستی بگیرم توی این برهه 


...

فعلا همینا ..

به امید روزهای خوش تر

نظرات 1 + ارسال نظر
Hَanna پنج‌شنبه 24 مرداد 1398 ساعت 15:09 http://Maknunat-e-maktub.Blogsky.com

سلام موفق باشید
دانشجوی ارشد روانشناسی هستین؟

سلام
سلامت باشید
نخیر من در یک موسسه که فعالیت های مشاوره انجام میدادند مدیر پروژه‌ها بودم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد