شیدا نوشت :
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- فروردین 1401 1
- بهمن 1399 1
- آبان 1399 7
- مهر 1399 6
- شهریور 1399 1
- تیر 1399 8
- اردیبهشت 1399 4
- فروردین 1399 1
- دی 1398 1
- آذر 1398 1
- آبان 1398 2
- شهریور 1398 3
- مرداد 1398 3
- تیر 1398 1
- خرداد 1398 7
- اردیبهشت 1398 9
- فروردین 1398 13
- اسفند 1397 9
- بهمن 1397 8
- دی 1397 7
- مرداد 1397 5
- خرداد 1397 4
- آذر 1396 3
- آبان 1396 5
- مهر 1396 5
- شهریور 1396 14
- مرداد 1396 15
- تیر 1396 3
- اردیبهشت 1396 1
- فروردین 1396 1
- اسفند 1395 4
- بهمن 1395 18
- دی 1395 14
- آذر 1395 22
- آبان 1395 19
- مهر 1395 18
- شهریور 1395 15
- مرداد 1395 10
- تیر 1395 26
- خرداد 1395 15
- اردیبهشت 1395 28
- فروردین 1395 15
- اسفند 1394 8
- بهمن 1394 8
- دی 1394 1
- آذر 1394 1
- آبان 1394 1
- مهر 1394 7
- شهریور 1394 33
- مرداد 1394 23
- تیر 1394 21
- خرداد 1394 10
- اردیبهشت 1394 1
تقویم
فروردین 1401| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
۲۸ مرداد ۹۸ اولین جلسه با روانشناس
امروز وقت داشتم با روانشناس
اول ازم پرسید تا حالا پیش روانشناس رفتی؟
از کی تو فکرته بیای پیش روانشناس؟
از روانشناست و این جلسه چه انتظاری داری؟
اینا رو که بهش جواب دادم شروع کردم به صحبت. ..
میدونستم حالم راجع به مشکل خانوادگیمون خوب نیست.. گریم گرفت اما به هر زحمتی بود بهش منظورم و رسوندم..
گفت ببین حل کردنش کار تو نیست باید از مشاور یا روانشناس کمک بگیرید ... بعدم بهم گفت چطور حرفش رو پیش بکش!!
در مورد احساساتم نسبت به کار سابقم گفت شما رابطه عاطفی زیادی با همکارات داشتی و حس دلبستگی بین تون بوده که الان آنقدر برات سخته دل کندن..
میگفت حسات عادیه... فقط چیزی که تو رو یاد اونا میندازه و حالت و بد میکنه رو حذف و پاک کن... اینکه از اونجا اومدی بیرون کار منطقی و درستی هست فقط باید در مورد احساست هم کم کم منطق رو جایگزینش کنی...
از این بابتم خیالم راحت شد... فکر میکردم چیزیم هست واقعا!
راضیم :))
خدا رو شکر
من تازه متوجه شدم که خیلی وقته اینوریدر پستای تو رو بهم اطلاع نمیده. خودت دستکاری کردی فیدتو؟ غیرفعال شده.
من آدرس وبلاگم و دو سال پیش عوض کردم شاید همون قبلی رو داشتی، اما این فیدم و عوض نکردم نه!
جواب داده بودم کامنتتو سر همون موضوع از تایید درش آوردم :))
مرجان رفتن پیش مشاورو پیشنهاد میکنیم ایا؟
و خبر حل شدنشو بهمون بدی
واقعا میتونی کمک کنه آدمو؟
من یکم درون گرام و خیلی راحت حرف نمی‌زنم
ایشالا مشکلت به زودی حل بشه عزیزم
من چند روزی قمم رفتم خرم حتما دعات میکنم
ببین پیش مشاور رفتن کار حساسی هست یک مشاور و روانشناس هم میتونه واقعا ذهنت رو شفاف کنه و حالتو خوب کنه هم ممکنه با حرفاش حالت رو بدتر کنه یا یک رابطه رو به نابودی بکشونه! حتما حتما در مورد مشاور یا روانشناست باید تحقیق بکنی!! کارت ویزیتش و چک کنی بدونی فیلد کاریش چی هست؟! یک سری ها به بیماران افسرده خوب مشاوره میدن یکسری ها تجربه های خوبی در مشاوره خانواده دارند یکسری ها مشاور کسب و کار خوبی هستند و... مهارت در هر کدوم اینها با تجربه کسب میشه.. اما اگر آدم از تجربه طرف مطلع باشه بنظرم حتما ارزش داره که آدم هر از گاهی بره گره های ذهنیش رو باز بکنه!!"
میخوام بگم درون گرایی به هیچ عنوان بد نیست و الزاما ضامن موفقیت نیست.. برون گرایی یک مقداری ارزش دنیای مدرن هست اما لزوما ارزش برتر نیست... راحت باش
من حدود ۱سال و نیم پیش با اولین روانشناسم که بعدا همکارم شد آشنا شدم و خیلی جلسات خوب و شیرینی در مورد خودم باهاش داشتم و هم یاد گرفتم و هم آرامش!! اینبار چون ذهنم درگیر همکاریم با روانشناسمم بود نمیتونستم برم با خودش حرف بزنم.
اینکه تو درون گرایی چیز بدی نیست، نباید همه برون گرا باشند.. هر تیپ شخصیتی برای یک حرفه‌ای خوب هست، اما اگر خود ایده آلت رو با روابط بالا میبینی میتونی با مطالعه مهارت های گفت و گویی یاد بگیری یا فعالیت‌های داوطلبانه انجام بدی و خودت رو در معرض ارتباط با دیگران قرار بدی و اینجوری تجربه و ارتباطات مختلف رو تجربه کنی.. اینطوری میفهمی خودت ارتباط دوست داری واقعا یا قبلا یک مانعی مثلااا ترس از قضاوت دیگران بوده که تو رو وادار به سکوت میکرده؟؟ اونجا اگر همچین حسی گرفتی و نتونستی با خودت کنار بیای میتونید از یک روانشناس حاذق کمک بگیری
مرسی که دعام میکنی.. واقعا احتیاج دارم.. متشکرمممممم
اووو نسرینم که اینجاست...
گم کرده بودم آدرس وبشو خوشحالم پیداش کردم
الحمدلله
الان متوجه شدم وبلاگ همۀ بلاگ اسکایی‌ها اینجوری شده. تو، میلیونر، نسیم، مگهان، پستای هیچ کدومتونو اینوریدر چند ماهه نشونم نداده و نمیده. فیدلی هم نشون نمیده. فکر کنم بلاگ اسکای خودش فیدهاتونو غیرفعال کرده. نمی‌دونم
عع چه عجیب
می‌دونی مرجان آنقدررر دلم میخواد که برون گرا بودم که نگو...کلا خودم عاشق آدمای اجتماعیم
خیلیم تلاش کردم این چند وقت..ولی تغییر کردن خیلی سخته
راستی دعا کردم برات
اینکه دلت میخواد قطعا یک روزی تو رو به آدم دلخواهت میرسونه! ببین هر تغییری توی شخصیت آدم زمان لازم داره!! تو ۲۰ سال از عمرت رو توی خودت و خلوت خودت بودی نمیشه انتظار داشت یک ساله با سرعت زیاد تغییر کنی :)) روندی که در پیش گرفته بودی رو ادامه بده :)) وقتی میخوای با یکی ارتباط بگیری اما نمیتونی اون فکری که اون لحظه میاد سراغت رو ببین چیه! یادداشتشون کن!! ببین چی اجازه نمیده نزدیک بشی
برو اون فکرت رو مدیریت کن... اگر اون مانع برداشته بشه خیلی راحت رابطه ات جلو میره
[من از این روش برای برخورد با قضایا استفاده میکنم و راضیم]
راستی خیلی خیلی ممنونم که دعام کردی