یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

۲۰ رمضان

امشبم حسم مث شب قدر پارساله، 

میگم تسلیم کی باشم؟ چی بگم؟؟ کو؟؟ کجاست؟ 

مغرورم انگار!

.

.

امروز کلی کار کردم، از پیاده روی و زبان خوندن گرفته تا کمک به کارهای خونه! دو روز پیش تحویل پروژه داشتیم آنقدر چند ساعت پشت لپ تاپ نشسته بودم دو روزه گردنم انگاری خشک شده، درد خفیفی داره!!! 


فردا جمعه است، خوشحالم که هفته هنوز تموم نشده، میشه لیست کارهای هفته رو یکم جمع و جور تر کرد :)

میرم یکم درون نگری کنم برا خودم :) 

فعلا *_*

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد