یک شیدای سرخ‌پوست
یک شیدای سرخ‌پوست

یک شیدای سرخ‌پوست

۱۴ تیر ۹۹

شایدم بگن اخلاق خوبی نیست و ... اما من حس میکنم حال آدمایی که فکر میکنن خیلی زرنگن و باید بگیرم!! 

دیشب داشتم با یکی صحبت ریزی میکردم که حین صحبتام رفت و بعد گفت نتش قطع شد و حرفا بمونه برا فردا یعنی امروز ۱۴ تیر... منم با توجه به شناختی که ازش داشتم حس کردم پیچوند و از اونجایی که خیلی جدی داشتم براش حرف میزدم بهم برخورد که آنقدر راحت ول کرد رفت .. خلاصه که هر چی پیام براش فرستاده بودم و نخونده بود و پاک کردم و جواب SMS اش رو هم ندادم :)))

در طول روز هم فکرم درگیر رفتارش بود .. البته صب یک چیزهایی نوشته بود برام و منم فقط حرفاشو تایید کردم و بعدم عذر خواست واسه دیشب و منم پذیرفتم و دگ جوابش و ندادم. اما دلم خیلی پر بود از کارش!! 


از قضا فردا (۱۵ تیر) اتفاقا با ایشون و تیمی که باهاش کار میکنه یک جلسه داشتم.. جلسه رو روز و ساعتش و هماهنگ کرده بودم از قبل :))) 

این خانم و چند تن دگ از اعضای تیم از قبل گفته بودن نمیتونن در جلسات باشن. امروز اومد تو گروه نوشت فقط همین؟ کس دگ نمیاد تو جلسه؟ 

منم که دلم ازش پر بود براش نوشتم بقیه از قبل اطلاع دادن، اونام مث شما که نمیتونین بیاین شرایطشون با شما مشابهه و نمیتونن!!! 

گفت بخاطر تایم جلسه خواستم هماهنگ کنم؛ گفتم تایم و بالا گفتم چنده!!! گفت جناب فلانی جلسه داشتن باید میپرسیدم حتما 

منم نوشتم حالا امیدوارم دگ ابهامات برطرف شده باشه


دختره ی پر رو .. قبل از خودش اول از بقیه طلبکار میشه بعدم که به روش میارم بحث و عوض میکنه  بعدم که دگ یک تیکه انداختم بهش بره حال کنه :))) .. البته ایشون سابقه پر رویی زیاد داره! حقش بود به روش بیارم انقدربه خودش اجازه نده طلبکار باشه و هر طور دوست داره منت سر دیگران بذاره و زبونش دراز باشه   

اصلا سبک شدم راستش 

انگار خیلی دلم ازش پر بود راضیم از خودم :)))


...

یک مسئله ای که هست معمولا پیچوندن ها رو به روی افراد نمیارم :)) فقط با یک سرعت خیلی پایین از چشمم میوفتن :))


...

و اینکه نمیتونم به اینجور آدما هیچوقت چیزی نگم :)) حتما از فرصت ها استفاده میکنم :) 

...

شما همچین تجربه هایی دارین؟ شما چکارا میکنید؟ 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد